«بازی بزرگان»
بگذارید حرف آخر را همین اول بزنم، به نظرم فینال این دوره را برزیل و هلند برگزار میکنند و در پایان قهرمانی این جام هم از آن برزیل میشود. من نه به پیشگویی و یا پیشبینی در فوتبال معتقدم و نه علاقه چندانی به این جور مسائل که اغلب هم منجر به مشاجرههای بیفایده میشود دارم. همیشه ترجیح دادهام به جای سعی در حدس نتیجه قبل از بازی و شرطبندی و کریخواندن، بنشینم پای تلویزیون و از تماشای فوتبال لذت ببرم. اما هرچه قدر هم که اصالت را به خود فوتبال و نفس جذاب این ورزش بدهید، اگر واقعاً هیجان طرفداری در بازیهای حساس را تجربه کرده باشید، وقتی تیم محبوبتان تا مراحل حساس نیمهنهایی یا فینال یک تورنومنت صعود میکند و دیگر نمیتوانید خوشحالی و ناراحتی خود را از برد و باخت پنهان کنید، لاجرم به محاسبات و حدسیات قبل از بازی روی میآورید.
من همانطور که در آغاز این دوره از بازیها نوشتم، از خردسالی، در مسابقات جام جهانی همیشه یک چشمم به آلمان و چشم دیگرم به آرژانتین بوده است. حالا هم شرایطی دست داده که این دو میتوانند در فینال در برابر هم قرار گیرند. اما به نظرم نه آلمان حریف برزیل خواهد شد و نه آرژانتین از پس هلند برخواهد آمد. شاید اگر جای حریفان عوض میشد بخت بیشتری برای صعود یکی از این دو به فینال بود. یعنی در نیمه نهایی، آرژانتین - برزیل و هلند - آلمان در مقابل هم صفآرایی میکردند.
آن طرف بر خلاف همه پیشبینیهایی که در غیاب نیمار و تیاگو سیلوا شانس آلمانها را افزایشیافته ارزیابی میکند، به نظرم وداع مظلومانه نیمار با این جام، برزیلیها را برای پیروزی در نیمهنهایی و فتح جام، دو چندان مصمم میکند و اصلاً دور از انتظار نیست که آنها به خاطر نیمار هم که شده آن بازی احترامآمیز، جنگنده و هجومی برزیلی را که سالهاست دیگر کمتر نشانی از آن میبینیم، دوباره رو کنند. نه اینکه آلمان از پیش بازنده باشد، به هر حال این آلمان سرحالتر از فینال ۲۰۰۲ است و این برزیل ضعیفتر از آن روز، اما فکر میکنم آنها باز هم از سد ژرمنها عبور خواهند کرد.
این طرف اما آرژانتین قرار نیست به هلند ببازد. این لیونل مسی است که به اندیشههای فان خال میبازد. آرژانتین مربی ندارد، از پس تیم منسجم هلند بر نمیآید و در غیاب یک مدیر با تجربه رو به بازی احساسی خواهد آورد. همانطور که در جام جهانی ۹۸ به هلند باخت. دوستداران هلند و آرژانتین به خاطر دارند در آن دوره هنگامی که بازی با نتیجه یک بر یک دنبال میشد، هلند ده نفره شد و همه چیز داشت به سود آرژانتین پیش میرفت. آنها میتوانستند با یک بازی منطقی و بهرهگیری از برتری عددی خود نارنجیها را حذف کنند. اما طبق معمول احساس بر منطق فوتبال آرژانتین چربید. آریل اورتگا در محوطه جریمه خود را به زمین زد تا مگر برای تیمش پنالتی بگیرد، اما موفق نشد. همان کاری که روبن مقابل مکزیک خیلی هنرمندانه انجام داد و البته موفق هم شد. وقتی ادوین فاندرسار در اعتراض به این تمارض اورتگا به سرعت بالای سر او دوید، اورتگا بلند شد و با ضربه سر شدیدی که به زیر فک دروازهبان هلند کوبید او را نقش بر زمین کرد. مهره کلیدی آرژانتین از بازی اخراج شد و ورق به نفع هلند برگشت. در نهایت این دنیس برگکمپ خلاق بود که کار آرژانتین را تمام کرد. تازه در نظر بگیرید در آن جام آرژانتین چه پر مهره بود. گابریل باتیستوتا، خوان ورون، دیگو سیمونه، کارلوس روآ در درون دروازه، همین اورتگا که برای خودش نیمچه مارادونایی بود و مهمتر از همه مربی پرآوازهای مانند دانیل پاسارلا بر روی نیمکت. آن روز که روز آرژانتین بود، همه چیز را از دست داد، چه رسد به امروز که فان خال با تجربهتر جانشین گاس هیدینگ شده است.
اگر این پیشبینیها درست از آب در آمد این احتمالاً آخرین پست من درباره جام جهانی ۲۰۱۴ خواهد بود.
پس از تحریر:
ساعت ۳ بامداد چهارشنبه ۱۸ تیر است که این پینوشت را به مطلب اضافه میکنم. آقا اصلاً هیچ رقمه به ما پیشبینی کردن نیامده، همان بنشینیم و از نفس فوتبال لذت ببریم سنگین رنگینتریم! البته خیلی هم جای نگرانی ندارد، چون خوزه مورینیو هم ظاهراً قهرمانی برزیل را پیشبینی کرده بود.
واقعاً خوشحالم از اینکه تصمیم گرفتم درباره جام جهانی بنویسم. چند سال دیگر این جمله به لحاظ تاریخی بسیار ارزشمند خواهد بود:
...و در میان بهت همگان، آلمان برزیل را در خاک خودش با نتیجه هفت بر یک تحقیر کرد!
سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۲۱:۲۳